من و حامد از بچگی به واسطه همکار بودن پدرهامان باهم دوست بودیم ;اما همکار شدن خود ما باهم و هم سرویس شدنمان به تحکیم این دوستی و تبدیلش به رفاقت بیشتر کمک کرد. من و حامد چند مأموریت داخلی باهم بودیم., ...ادامه مطلب
از این اخلاق روحالله خیلی خوشم میومد. هیچ وقت قسم نمیخورد. برای تاکید روی حرفش، فقط میگفت: « راست میگم » به نقل از: یکی از دوستان شهید مدافع حرم شهید روح الله قربانی شهادت خوب است ولی تقوا بهتر , ...ادامه مطلب
شهید مدافع حرم محمد علی خادمی عشق حضرت زینب(س) از همان روزهایی که هیچ خبری از جنگ در سوریه نمایان نبود در وجودش شعله می کشید.خواب هایی که می دید و عشقی که به نام زینب برای نام گذاری دخترش داشت نشانی, ...ادامه مطلب
پدربزرگوارشهیدسالخورده: یکی از کارهایی که از کودکی علاقه مند بود انجام بده این بوده که وقتی مهمان می اومد علاقمند بود پذیرایی کنه و قبل بلند شدن مهمان ها می رفت کفش هاشون رو جفت می کرد . خیلی با محب, ...ادامه مطلب
تازه از سربازی برگشته بود و حدود20 سالش بود که اومدن خواستگاریم ... هنوز کاری هم پیدا نکرده بود... یادمه مراسم خواستگاری بابام ازش پرسید... " درآمدت از کجاست؟؟ گفت:من روی پای خودم هستم و از هر جا ک, ...ادامه مطلب
در بیستمین روز از آذرماه سال ۱۳۵۷ در خانواده ای مذهبی در شهر اندیمشک به دنیا آمد او پنجمین فرزند خانواده بود. از دوران نوجوانی وارد مسجد حضرت ابالفضل (علیه السلام) شد و در بسیج نوجوانان ثبت نام کرد،, ...ادامه مطلب
روضه خـوان برخیز و برایمان ز داغ مادر ڪمے روضه بخوان ... ذاکراهل بیت شهید حجت اسدی شهادت : ۹۴/۱۲/۲ سوریه شب شهادت حضرت زهرا (س) @modafeonharem, ...ادامه مطلب
تزئین ماشین عروسیمان ؛ طوری بود ڪہ قسمت شیشهی جلو سمت عروس را دسته گل چسبانـده بود و گل ها مـانع دیده شدن من در ماشین بودند. برای آقا جواد مهم بود که به مجالس شادی حلال برود ؛ و مراسم عروسی خودمان, ...ادامه مطلب
با غرولند شاکی بودم که به خاطر کار کنگره باید بعداز ظهرها هم توی پادگان بمانم. گفت: باید به این فکر کنی که داری برای خدا کار میکنی! شهدا همیشه توی جنگ بودن، کاری نکن که سرهنگ و سرگرد ببینه، برای رض, ...ادامه مطلب
آلبوم را برداشتم آمدم به اتاقم یک نگاه دیگر به عکس ها انداختم لباس سرهمی خلبانی که مامان تعریف کرد برای روح الله دوخته بوده توی چند تا از عکس ها دیدم درست چتد صفحه بعد همان لباس با یک اختلاف زمانی تن, ...ادامه مطلب
طبق رسوم جبهه، بچه ها حنا درست کرده بودند اون شب برای اولین بار حنابندان عجیبی رو در طول عمرم دیدم جوان هایی که برای رفتن به حجله خونین دست و پاهاشون رو حنا می بستند! یادمه سید میلاد روی دستش با حنا, ...ادامه مطلب
چنان با شهدا عجین بود ڪہ در سخنرانے هایش مے گفت: "من با شهدا راه مےروم غذا مےخورم و مےخوابم و این آسایشے ڪه برای من شهیدان بوجود آورده اند هرگز نخواهم گذاشت پرچـم یامهــدی ادرکنے، آن ناله های رز, ...ادامه مطلب
شاعران ، گل گفته اند اما برای و وصفِ و تو باز باید و معنیِ و نازڪتری پیدا و ڪنم پاسدار مدافـع حــرم شهید سعید مسافر سـالروز ولادت تو با خنده دوا ڪردی تمـام درد هایم را ڪدام اکسیر جاویدی درون خنـده ات پیـد, ...ادامه مطلب
سلام بابا و رحیم و مهربون امشب شب یلداست بلندترین شب سال پس الان سه سال شبایی که بدون حضورشما سخت صبح شدیلدانبود؟؟ پس اگه امشب طولانی ترازشبهای دیگست سخت ترمیگذره برای و منوابجی حنانه ،ابجی زینب،داداش امیر, ...ادامه مطلب
روایتی از یک دیدار صمیمی با خانواده شهید مدافع حرم سجاد زبرجدی خانه ای کوچکو ساده اما گرم و صمیمی خانه ای که به راحتی پذیرای سی نفر مهمان شد،وارد خانه که شدیم، مادر اصرار کرد که در اتاق پسرش بنشینیم , ...ادامه مطلب