داستان یک مدافع حرم ۳

متن مرتبط با «نامه» در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ نوشته شده است

فرازی از وصیتنامه شهید مجید قربانخانی

  • ..و صحبتم با حضرت امام خامنه ای:  آقا جان اگر صدبار دیگر متولد شوم برای اسلام و مسلمین جان میدهم.  @Agamahmoodreza , ...ادامه مطلب

  • زندگی نامه شهید محمد کیهانی

  • در بیستمین روز از آذرماه  سال ۱۳۵۷ در خانواده ای مذهبی در شهر اندیمشک به دنیا آمد او پنجمین فرزند خانواده بود. از دوران نوجوانی وارد مسجد حضرت ابالفضل (علیه السلام) شد و در بسیج نوجوانان ثبت نام کرد،, ...ادامه مطلب

  • بخشی از وصیت نامه شهید هلیاسی

  • همسرشهیدجاویدالاثر روزبه هلیسایی متاسفانه وصیت نامه همسرم به دست ما نرسیده است ، گویا متن وصیت نامه در زمان شهادت در جیب لباس حاج آقا بود و به همین دلیل به دست ما نرسید. ولی از توصیه های زبانی حاج آقا به ما این بود که پیرو ولایت فقیه باشیم   سعی کنیم اعمالمان  طوری باشد که دل امام زمان (عج) شاد بشود و سعی کنیم با اعمالمان به امام عصر(عج) خدمت کنیم. در مورد رعایت حجاب خیلی به ما توصیه می کردند می گفت مراقب باشیم دچار غفلت از نفس خودمان نشویم زیرا شیطان از غفلت ما استفاده می کند و مسیر ما را دچار انحراف خواهد کرد. در مورد غیبت نکردن خیلی توصیه و تاکید می کردند.  @Agamahmoodrez, ...ادامه مطلب

  • زندگینامه شهید شهید مدافع حرم علیرضاجیلان

  • بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِوالصِّـدیقیــن زندگینامه شهید  شهید مدافع حرم علیرضاجیلان اهل بروجن که در شب شهادت امام رضا علیه السلام در عملیات آزادسازی بوکمال به مقام رفیع شهادت رسید وی به طور داوطلبانه و بسیجی‌وار مدت زیادی در جهاد فی سبیل الله در سوریه حاضر شد این شهید بزرگوار  چند ماه پیش در سوریه بود که خبر فوت مادرش را شنید و به ایران آمد اما به دلیل نیاز به حضورش در جبهه بعد از ۱۰ روز با پدر، همسر و تنها فرزندش وداع کرده و به یاری هم‌رزمانشان شتافت...علیرضا جیلان بروجنی در هشتمین اعزام خود حسینی شد و به عموی شهیدش (علیرضا جیلان) که دقیقا هم نام خودش بود (اسم عموی شهید را بر ایشان گذاشته بودند) و 30 سال پیش در دفاع مقدس در خوزستان آسمانی شده بود پیوست.  @Agamahmoodreza, ...ادامه مطلب

  • می‌خواست هر هفته در خانه‌اش برای امام زمان (عج) برنامه داشته باشد

  • شهید عبدالرضا مجیرى؛ کار هر هفته‌اش بود. نزدیک غروب جمعه که می‌شد، همه را گوشه‌ای از خانه جمع می‌کرد و خودش زیارت آل‌یاسین می‌خواند؛ می‌خواست هر هفته در خانه‌اش برای امام زمان (عج) برنامه داشته باشد., ...ادامه مطلب

  • زندگی نامه شهید سروان پاسدار حسین جمال

  • شهید سروان پاسدار حسین جمالی مورخ۱۳۶۵/۷/۱مصادف با۱۸محرم الحرام سال ۱۴۰۷ در روستای شهید پرور و ولایت مدار خورنگان شهرستان فسا دیده به جهان گشود .  وی که از خادمان آقا اباعبدالله(ع) و ابالفضل العباس(ع) بود در خانواده ای شهید پرور و بعد از شهادت دایی به دنیا آمد ودر جوار خانواده ای مذهبی ، متدین و عموزاده های شهیدش تربیت گردید. این شهید بزرگوار مقطع ابتدایی را در دبستان عمار ، مقطع راهنمایی را در مدرسه شهید مرادزاده ، مقطع متوسطه را در دبیرستان امام سجاد (ع) روستای خورنگان در رشته علوم انسانی گذراند و مقطع پیش دانشگاهی را در مدرسه شهید فلاحی شهرستان فسا سپری کرد.  باتوجه به علاقه وافر این شهید در دفاع از ولایت فقیه و امامت و ادامه راه شهیدان به زمره پاسداران نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۸۵ با مراجعه به سپاه پاسداران درمرکز گزینش سپاه فجر استان فارس در آزمون ورودی استخدامی شرکت کردوتا مشخص شدن نتیجه گزینش جهت انجام خدمت مقدس سربازی وارد پادگان آموزشی۰۷ نیروی زمینی ارتش کازرون شدوبعد از گذراندن دوران آموزشی جهت ادامه خدمت به لشکر ۸۲ زرهی کرمانشاه اعزام و بعد از گذشت ۲ ماه جهت ادامه خدمت به مرکز پشتیبانی منطقه دوم نزاجا شیراز انتقال یافت ، بعد از گذشت ۳ ماه خدمت در آن یگان به علت قبولی در گزینش سپاه به این ارگان ولایت مدار ملحق شد. وی پس از گذراندن مراحل گزینش به عنوان سهمیه , ...ادامه مطلب

  • نامه رضوانه باغبانی

  • از این که نگذاشتید خون باباهای ما پایمال شود متشکریم نامه رضوانه باغبانی  دختر ۷ ساله شهید مدافع حرم هادی باغبانی برای سردار سلیمانی   کانال جاماندگان قافله شهدا @jamondegan,باغبانی ...ادامه مطلب

  • زندگی نامه شهید محسن خزایی

  • شهید محسن خزایی ۱۵ آذر سال ۵۱ در خانواده ای مذهبی که ذاکر اهل بیت بودند به دنیا آمد او در سال ۷۴ به عنوان متصدی صدافعالیت خودرادرصداو سیما  آغاز کردوبخاطر شور و نشاط خاصی که در برنامه های جوان ایجاد می کرد و با جوانان ارتباط زیادی داشت مدیر باشگاه, ...ادامه مطلب

  • پرونده ویژه ماهنامه فکه بمناسبت دومین سالگرد شهادت سردار شهید حجت

  • کانال سردار شهید حجت http://telegram.me/joinchat/C_uoXD7j7RAZyxJDNv_Cjg,ماهنامه,بمناسبت ...ادامه مطلب

  • زندگینامه شهیدمحمداتابه

  • به مناسبت سالروز شهادت  زندگینامه شهیدمحمداتابه فرزند علی درپانزدهم مرداد سال ۱۳۶۶ درشهرشهیدپرورگوار زرمیخ ازشهرستان صومعه سرا استان گیلان و در خانواده ای مذهبی و با عشق به اهل بیت دیده به جهان گشود. پدرش کشاورزی ساده دل و متدین بود که بیش از همه چی,زندگینامه,شهیدمحمداتابه ...ادامه مطلب

  • معرفی نامه شهید مدافع حرم علی حسینی کاهکش

  • زندگى نامه خودگفته شهید مدافع حرم مرتضى عطایى (ابوعلى)؛بخش ششم

  • بسم رب الشهداء و الصدیقین "پاتوق همیشگى، " ... خانه ما نزدیک حسینیه قمى بود. دیگ هاى مراسم را به موقع سحر بار مى گذاشتند. در خلوتِ سحر، ساعت دوى صبح به آنجا مى رفتم و دیگ را بار مى گذاشتیم. قبل از اذان صبح، حاج قاسم مى گفت: "آق مرتضى، من به حرم مى روم تا براى مجلس ظهر، آقا امام رضا [علیه السلام] را دعوت کنم." این ارادت حاج قاسم به امام رضا [علیه السلام] بر من هم تأثیر گذاشت و عشقِ خدمت به امام ,زندگى,خودگفته,مدافع,مرتضى,عطایى,ابوعلى؛بخش ...ادامه مطلب

  • زندگى نامه خودگفته شهید مدافع حرم مرتضى عطایى (ابوعلى)؛بخش چهارم

  • بسم رب الشهداء و الصدیقین "پاتوق همیشگى، بخش چهارم" ... این جور وقت ها حاج قاسم دیگ شُله بار مى گذاشت و دو سه دیگ غذا درست مى کرد. من از یک روز قبل براى کمک پیش او مى رفتم. یا کمچه مى زدم [به هم زدن محتویات دیگ با قاشق یا ملاقه بزرگ] یا هر کار دیگرى که از دستم بر مى آمد، براى درست کردن غذا انجام مى دادم. تقریباً مشترى ثابت این جور کارها بودم و با حاج قاسم هم حسابى رفیق شده بودم. قدیمى هاى مشهد ,زندگى,خودگفته,مدافع,مرتضى,عطایى,ابوعلى؛بخش,چهارم ...ادامه مطلب

  • نامه همسر شهید محسن حججی به همسرش

  • بسم رب الشهداء و‌الصدیقین سلام بر حسین و یارانش و سلام بر محسن عزیزم. میم، مثل حسین ۴۲روز پیش راهی سفرت کردم.سفری پر از خطر، اما پر از عشق.سفری که بازگشت از آن یا برگشتن بود یا ماندن.سفری که برگشتنش زندگی بود و ماندنش هم زندگی.اولی زندگی در دنیا و‌ دومی زندگی هم در دنیا و هم در آخرت.هر چه بود عشق بود و عشق. خودم هم ساکت را بستم و وسایلت را جمع کردم.از زیر قرآن ردت کردم.آخرین نگاهت هنوز پیش چشمانم ,همسرش ...ادامه مطلب

  • زندگى نامه خودگفته شهید مدافع حرم مرتضى عطایى (ابوعلى)؛ بخش سوم

  • بسم رب الشهداء و الصدیقین "پاتوق همیشگى، بخش سوم" ... آن هیئتِ سنتى از هیئت هاى دیگر متمایز بود. خاکى بودن و اخلاصى را که در آن هیئت و متولى آن مى دیدم، خیلى برایم جالب بود. به قول حاج قاسم، برخى مداحان در هیئت ها مى گویند حسین، سین، سین! در بعضى از هیئت ها هم افرادى براى چشم و هم چشمى، کارهایى مى کردند یا اینکه با شیوه هاى جدید، مداحى مى کردند و من اصلاً با آنها صفا نمى کردم؛ براى همین هر دوشن,زندگى,خودگفته,مدافع,مرتضى,عطایى,ابوعلى؛ ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها