حدوداً سال ٨٢ بود که داشتیم با محمدرضا زارع الوانی میرفتیم بانک، اولین حقوق سپاه حاج رضا را بگیریم.
رفتیم بانک دیدم حقوق چند ماه حاج رضا شد ۱۵۲ هزار تومان.
وقتی که از بانک حقوقش را گرفت ۵۰ هزار تومان از حقوقش را واریز کرد به حساب زلزلهزدههای بم.
گفتم رضا زیاد است اگر میخواهی کمک کنی کمتر کمک کن. آقا رضا گفت: "آن موقع که در نانوایی کار میکردم روزی ۱۴۰۰ تومان مزد میگرفتم که هر روز ۴۰۰ تومانش را در صندوق صدقات میانداختم. حالا که، چند برابرش حقوق گرفتم چرا کمک نکنم".
@labbaykeyazeinab
داستان یک مدافع حرم ۳...
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید
برچسب : محمدرضا, نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 196 تاريخ : شنبه 4 آذر 1396 ساعت: 5:03