روایتى از شهید مدافع حرم عارف کایدخورده

ساخت وبلاگ

بسم رب الشهداء و الصدیقین

در منطقه سیفات بودیم. عملیات مقدماتی آزادسازی شهرهای نبل والزهراء. درگیری در کانال خیلی شدید شد. اونجا ۹ شهید دادیم. یکى از شهدا شهید على حسینى کاهش بود، رفیق گرمابه و گلستان شهید عارف کایدخورده. عارف شاهد شهادتش بود.

عقب‌تر که آمدیم توی کانال، محمود گفت: "برید بیرون از این قتلگاه"! من عقب کشیدم. در عقب‌نشینی ترکش‌ها مهمان ما شدند... به سختی با غلتیدن خودم را به عقب رساندم. در همین حین  عارف به سرعت از خط مقدم به دنبال من آمد. از جانش ترسیدم و گفتم نرو بالای کانال که، او زبده‌تر از آن بود که فکر می‌کردم.

در فیلمی که با دوربینِ روی کلاهش گرفته بود، با وجود اینکه نارنجک کنارش منفجر شد ولی خم به ابرو نیاورد.

شجاع بود. نترس بود.

عاقبت به خیرشد.

 @labbaykeyazeinab

داستان یک مدافع حرم ۳...
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : کایدخورده, نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 201 تاريخ : چهارشنبه 1 آذر 1396 ساعت: 14:35