گل من، تو بوی پدر می دهی

ساخت وبلاگ

لالالا گلش را پدر جا گذاشت

خودش رفت و بر ابرها پا گذاشت.

خودش رفت تا شهر رنگین کمان

مرا پای گهواره تنها گذاشت.

بخواب ای گل من که قنداقه ای

برای تو از برگ گلها گذاشت.

نگو پس چرا از پدر داشتن

برایت فقط ژس بابا گذاشت؟

لالا کن که بابا به شوق حرم

چو پروانه ها رو به صحرا گذاشت.

گل من نکن گریه، چون در بهشت

قرار ملاقات با ما گذاشت.

لالا کن که قبل از خداحافظی

برای تو یک نام زیبا گذاشت.

شبیهی به او، روی پیشانی ات

پدر نامه با خط خوانا گذاشت.

ببین چشم و ابروت هم مثل اوست

ببین پای این نامه امضا گذاشت.

گل من، تو بوی پدر می دهی

مگر شیشه عطر خودش جا گذاشت؟

محمد جواد

تولد 6 ماه بعد از شهادت پدر

شهید روح الله صحرایی 

 @shahidsahrai

داستان یک مدافع حرم ۳...
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 169 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1396 ساعت: 11:23