بیشتر به فکر ادامه‌ی مقاومت و نبرد با متجاوزین بود

ساخت وبلاگ


خاطره

آقای حسن دانایی فر سفیر ایران در کشور عراق

عارف شهید حاج حمید مختاربند، ادعیه‌ی بسیاری را حفظ بود. شب‌زنده‌داری ایشان و ادای نوافل از ویژگی‌های بارزشان بود. 

در سرما و گرما، در بحبوحه‌ی نبرد زمزمه‌های عارفانه ایشان قطع نمی‌شد. فرازهایی از دعای کمیل مولای متقیان علی (ع) دائماً ورد زبانش بود. به‌خصوص این فراز را با تمام اخلاص و با جاری شدن اشک از دیدگانش با ناله سر می‌داد :

 «صبرت علی عذابک، فکیف اصبر علی فراقک»

او عارف و زاهدی کنج‌نشین و گوشه‌گزین نبود . او مجاهدی عارف و زاهدی عامل بود. او از فراق یار گلایه داشت و مثال عینی جمله‌ی مولای متقیان علی(ع) بود که یارانش را این گونه توصیف می کند و می‌فرماید: «شیران روز و زاهدان شب».

در پیروزی‌ها هیجان زده نمی‌شد. کما اینکه در شکست‌ها و عدم فتح‌ها نیز روحیه‌ی خود را از دست نمی‌داد. 

در ماجرای محاصره‌ی شهر سوسنگرد در آبان ماه 59 توسط ارتش بعثی شرایط بسیار سختی به وجود آمده بود. 

با وجود اینکه هم‌رزمان زیادی شهید شده بودند و از وضعیت فامیل‌های نزدیک ایشان (برادرها، پسرخاله‌ها و پسردایی‌های) در معرکه ی نبرد خبری نبود و احتمال اینکه همه‌ی آن‌ها شهید شده باشند، وجود داشت؛ وقتی به چهره‌ی ایشان نگاه می‌کردی یک آرامش و خشوع خاصی می دیدی. 

او بیشتر به فکر ادامه‌ی مقاومت و نبرد با متجاوزین بود و دائماً می‌گفت خدا بزرگ است و ان‌شاءالله ما پیروز می‌شویم. 

@shahid_mokhtarband

http://uupload.ir/files/9c8_img_20170419_130038.jpg

داستان یک مدافع حرم ۳...
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 151 تاريخ : سه شنبه 12 ارديبهشت 1396 ساعت: 3:32