برات شهادت خودش رو از آقا امام رضا ع گرفت

ساخت وبلاگ

خاطره از دوست و همرزم شهید جاویدالاثر مدافع حرم محمد اسدی (غلام عباس)

با نام جهادی ذوالفقار

تازه از مقر اومده بودیم خط سر اینکه کی نگهبانی بده با یکی از بچه ها جر و بحث کردم حاج محمد اسدی(غلام عباس) که رفته بود دنبال ماشین مهمات سر رسید یادش بخیر با اینکه خیلی شلوغ کرده بودیم و با مواضع دشمن نزدیک 400 متر فاصله بود؛ خیلی با ملایمت بقیه بچه هارو فرستاد توی سنگرها و اومد سراغ ما....

حاج محمداسدی (غلام عباس)، من و اون رفیقم که از بچه های تیپ زینبیون(پاکستان) بود را آشتی داد و شروع کرد بهمون توضیح دادن میگفت ببینید بچه ها حق الناس خیلی مهمه اگر که خدایی نکرده از هم دیگه دلخوری یا کینه به دل داشته باشین اون دنیا سر راهمون رو میگیرن؛ اگر میخواین شهید بشید باید از همه حلالیت بطلبید و یکدیگه رو ببخشید چون اگر کسی ازتون ناراحت باشه و راضی نباشه اون شهادت به درد نمیخوره؛ چند نکته رو درباره شهادت میگفت:( اول باید از خدا و خانم حضرت زینب سلام الله علیها طلب کنید،دوم اینکه از تمامی مادیات دنیوی دل بکنید....یعنی از پدر،مادر،خانواده،ماشین،پول،و.....

خیلی چیزهای دیگه....

تمام مادیات دنیوی رو باید کنار گذاشت تا به اون صراط حقیقی دست پیدا کنید،سوم اینکه از کسی کینه به دل نداشته باشید تا از شما کینه به دل نداشته باشند،چهارم که نماز اول وقت بخوانید و احترام به پدر و مادر....

و مهمترین مسئله اخلاق،یادم میاد این کلمه اخلاق رو سه مرتبه تکرار کرد)...

یادم میاد هر موقع بحث شهادت میشد بچه ها همگی شوخی میکردند و حاج محمداسدی (غلام عباس) حالش منقلب میشد و رفقا هم فهمیده بودن نور بالا میزنه....

که آخرش هم برات شهادت خودش رو از آقا امام رضا ع گرفت و مثل پرستویی سبک بال پر کشید....(روحش شاد و یادش گرامی).

@jnudabbas

داستان یک مدافع حرم ۳...
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 146 تاريخ : جمعه 25 فروردين 1396 ساعت: 15:42