دلنوشته مادر شهید تازه داماد (هادی شجاع)
پسر عزیزم سلام
اکنون که این دلنوشته را مینویسم چند ساعتی مانده به تحویل سال 1396
میدانی چقدر دلتنگت هستم؟
به اندازه عظمت پر کشیدنت سمت اسمان...
به اندازه وسعت قلب مهربانت...
هادی جانم دلم برای خنده هایت،برای لحن صدایت برای روزهایی که کنار ما بودی و کنار خانواده ات سال را تحویل میکردی تنگ شده...
اما امسال تو کجا و ما کجا؟!
تو به خدا رسیدی...
دوسال هست که سفره دلم رو بدون تو میگذارم و با قاب عکس تو یاد تو خاطرات تو سر سفره هفت سین دلم میشینم و با لبخند تو به پیشواز سال جدیدی که تو نیستی میروم.
@shahidtazedamad
داستان یک مدافع حرم ۳...
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 134 تاريخ : چهارشنبه 9 فروردين 1396 ساعت: 13:18