توکل به خدا

ساخت وبلاگ


داشتیم با ماشین از روستایی برمی گشتیم که ماشینمون نزدیک روستای مادر حاج حمید، بنزین تمام کرد

پیشنهاد کردم که به خانه مادرشون بریم و پول قرض بگیریم؛ ولی حاج حمید باناراحتی گفت : چیزی رو به شما می گم که آویزه گوشتون کنید

هیچ وقت خودتون رو نیازمند کسی غیر خدا نکنید

حتی اگه نیازمند شدید فقط از خدا بخواید و به اون توکل کنید

با ناراحتی گفتم : الان خدا برای ما بنزین می فرسته؟!

گفت : بله اگه توکل کنی می فرسته

بعد هم کاپوت ماشین رو بالا زد و نگاهی به آب و روغن ماشین انداخت که یک مرتبه یکی از دوستانش از راه رسید و مقداری بنزین بهمون داد

حاج حمید گفت : دیدی اگه به خدا اعتماد کنی خودش وسیله رو می فرسته؟

شهید سیدحمید تقوی فر

  @modafeonharem

داستان یک مدافع حرم ۳...
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 215 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 2:58