داستان یک مدافع حرم ۳

متن مرتبط با «داداش» در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ نوشته شده است

داداش مرتضی شفیعمان باش

  • دلنوشته ای از جنس خاطره  واژه های دلتنگی را نمی نویسم چون دلتنگی از چشمانم می بارد... کاش بارش چشمانم و قلب پریشانم لحظه ای امان می دادند تا بگویم عجب حکایتی است حکایت معرفت تو داداش مرتضی  امروز روز عرفه است... روزی که تو آسمانی شدی و رفقایت در فراقت نوشتند "الوداع خاطره ها ..." آه از آن خاطره ها... آتش می زنند این روزها بر جان و دلمان  حالا یک سال گذشته است ... یک سال دوری و دلتنگی  دلتنگی ها را,داداش,مرتضی,شفیعمان ...ادامه مطلب

  • تولدت مبارک داداشم..

  • ما  در ره عشق تو  اسیران بلاییم کس نیست  چنین عاشق بیچاره  که ماییم ... تولدت مبارک داداشم..  شهید بصرالحریر  سید مجتبی حسینی  تولد:8/5/62 شهادت:31/1/94 خواهرانه.. @bosrolharir_dara , ...ادامه مطلب

  • داداش عزیزم

  • بسم الله الرحمن الرحیم یادش بخیر داداش عزیزم سال گذشته که کتفش مجروح شد اومد تهران سریع رفتم پیشش بابا و مامان هم رسیدند تا مامانم آقا مهدی رو دید شروع کرد به گریه کردند و قربون صدقه مهدی جان رفتند ازش هر چی سوال میکردند که چی شد میگفت: هیچی یه زمین خوردگی ساده بود .خیلی برام عجیب بود یکم دور دادا, ...ادامه مطلب

  • روح الله اهل معرفت بود،

  • دانشگاه به همه مون یه قرآن جیبی سبز رنگ داده بود ؛روح الله همیشه این قرآن تو جیبش بود،  زمان اضافی که داشت مثل قبل کلاس، بعد کلاس، حتی زمان استراحت... چه تو خوابگاه یا استراحت بین رژه می نشست و قرآن میخوند، با قرآن مانوس بود و بیگانه نبود اهل ریا نبود ... ادا در نمیاورد...خودش بود همیشه شهید مدافع حرم روح الله قربانی نقل از همدوره شهید https://telegram.me/sarbazanheydar123,روح الله داداشی اهل کجاست,روح الله داداشی اهل کجا بود ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها