با سلام و عرض درود بر روان پاک شهدا علیالخوص شهدای مدافع حرم مطلبی خواستم به عرض شما سروران گرامی برسانم متاسفانه دیگر در این وبلاگ دیگر نمی شود مطلبی گذشته شود ظرفیت پیام محدود شده است و نمی شود ک, ...ادامه مطلب
..و صحبتم با حضرت امام خامنه ای: آقا جان اگر صدبار دیگر متولد شوم برای اسلام و مسلمین جان میدهم. @Agamahmoodreza , ...ادامه مطلب
نماز جماعت به نقل از همرزم شهید عبدالرضا مانند دوست و برادرم بود .در سوریه با هم بودیم.هنگام شهادت هم کنارش بودم با صدای خوشی که داشت حتما باید اذان میگفت و همهء نیروهای حزب الله و سوری و فاطمیون را, ...ادامه مطلب
خاطره همسر شهید: یکی از تفریح های ما حضور در گلزار شهدا بود . بین قطعه ها قدم می زد و سن شهدا را نگاه می کرد یک بار بهش گفتم : محمد ما که بمیریم چون من از دختر شهید هستم من را قطعه خانواده شهدا دفن , ...ادامه مطلب
خاطره یک سرباز ... تابستون بود و من سرباز بودم. تو تیپ ۲۱ امام رضا (ع). جلوی اکثر گردانها تو تیپ یه باغچه هست که معمولا سبزی توش میکارن. سبزی های جلوی گردان تخریب خیلی تازه و خوب بود. قبل نهار رفتم ک, ...ادامه مطلب
از این اخلاق روحالله خیلی خوشم میومد. هیچ وقت قسم نمیخورد. برای تاکید روی حرفش، فقط میگفت: « راست میگم » به نقل از: یکی از دوستان شهید مدافع حرم شهید روح الله قربانی شهادت خوب است ولی تقوا بهتر , ...ادامه مطلب
به نقل ازدوست شهید:شهیدعلاقه زیادی به شهیداحمدمشلب داشت علی دوماه قبل ازشهادتش این طورتعریف کرد:یه شب درخواب دوست شهیدم رادیدم ازاوپرسیدم شماشهیداحمدمشلب هستی؟گفت بله گفتم درخواستی دارم اینکه اسم من , ...ادامه مطلب
شهید مدافع حرم محمد علی خادمی عشق حضرت زینب(س) از همان روزهایی که هیچ خبری از جنگ در سوریه نمایان نبود در وجودش شعله می کشید.خواب هایی که می دید و عشقی که به نام زینب برای نام گذاری دخترش داشت نشانی, ...ادامه مطلب
ازنوشته های شهیداحمدمشلب درفیسبوک هرگز شخصیتت رابراےکسی عوض نکن کسےکه ازذات تو خوشش نیامد پس اولایق تونیست @AHMADMASHLAB1995, ...ادامه مطلب
آن اوایل یڪبار که از معرکه برگشته بود وسط حرفهایش خیلی محکم گفت: «جانفشانـی اصلاً کار آسـانی نیست» بعد تعریف ڪرد که؛ آنجا در نقطه ای باید فاصلهای چند متری را در تیررس تکفیریها میدوید و توی همی, ...ادامه مطلب
خدا نوشته مرا پاسبانشان باشم مدافع حرم عمه جانشان باشم خدا نوشته که بعد از هزار و اندی سال شعاعی از قمر خاندانشان باشم شـهید سیدجاسـم نوری سـالروز ولادت , ...ادامه مطلب
پدربزرگوارشهیدسالخورده: یکی از کارهایی که از کودکی علاقه مند بود انجام بده این بوده که وقتی مهمان می اومد علاقمند بود پذیرایی کنه و قبل بلند شدن مهمان ها می رفت کفش هاشون رو جفت می کرد . خیلی با محب, ...ادامه مطلب
رفاقتشان از مدتها پیش شکل گرفته بود، رفاقتی که هیچ کدام همدیگر را بعد از جداییِ دنیایی فراموش نکردند. نه شهید علی بعد از رفتنش آقانوید را فراموش کرد و حق رفاقت را بجای آورد و نه آقا نوید. هرکاری از د, ...ادامه مطلب
تازه از سربازی برگشته بود و حدود20 سالش بود که اومدن خواستگاریم ... هنوز کاری هم پیدا نکرده بود... یادمه مراسم خواستگاری بابام ازش پرسید... " درآمدت از کجاست؟؟ گفت:من روی پای خودم هستم و از هر جا ک, ...ادامه مطلب
پای صحبت های پدر شهید مدافع حرم «محمدرضا بیات»؛ مربی تکاوریِ عراق و یک مزار خالی شهید محمدرضا بیات پدر شهید مدافع حرم با بیان اینکه هنگام وداع با پسرش به حضرت علی اکبر (ع) تأسی کرده است، گفت: محمدرضا, ...ادامه مطلب