دلنوشته همسر شهید ثامنی رادبه مناسبت نابودی داعش

ساخت وبلاگ


مهدی عزیزم،

نسخه داعش درهم پیچیده شد و سوریه باز هم آزادی را در آغوش گرفت...

این آزادی که گفتم و این نسخه پیچی، تنها در یک جمله نبود

که وجب به وجب این کشور خون تورا و خون همرزمانت را برای آزادی در رگهای خود تزریق کرد...

شما جان دادید و جان بخشیدید

غیرت کردید تا حالا این شربت گوارا نوش همه ی مردمی باشد که وحشیان دد منش داعشی، جان و ناموس و خاکشان را تهدید کرده بود.

مهدی جان، امروز نه سوریه بلکه ایران نیز به جشن ازادی نشسته

زیرا که خوب میدانیم این دشمن غارتگر امده بود تا مرزها را درنوردد و تهدید خاکمان بود...

شما مردانه ایستادگی کردید تا اخرین نفس، 

شجاعت را به بالاترین درجه رساندید.

جان، بزرگترین سرمایه زندگیتان را دادید

غیرت کردید،

جسمتان را در غربتی بی مثال ، گمنام کوچه پس کوچه های سوریه  کردید تا

امروز حلاوت امنیت ،دوباره دهانمان را شیرین کند...

امروز همسرانتان، با افتخار و بر بلندای صبر ایستاده اند و رو سپید از دفاع مردانه تان بر شما می بالند و خوشحال از آنکه شجره ی خونتان ،ثمره پیروزی داده نزد حضرت زینب(س) مفتخرند و چه نیک خاطراتی دارند تا برای فرزندانتان بازگویند.


فردا فاطمه سلماها، مغرور از داشتن پدرانی چون شما، مفتخرند که سربلند فریاد کنند که فرزندان شمایند که عزت و ازادی را دوباره به کشور هدیه کردید.

برایشان خواهیم گفت که شما زمینه ساز ظهور شدید

برایشان خواهیم گفت که دفاع از غیرت شیعه از کوچه پس کوچه های مدینه شروع شد و حالا تا ظهور منتقم حضرت زهرا ادامه خواهد داشت.

مهدی جان

تو عصاره ی زندگیمانی و بودنت تبلور هستی من و سلماست .

شهد این پیروزی گوارای وجودت که وجودمان را مانند همه ی روزهای گذشته که کنارمان می زیستی ارام کردی خاطرمان را شاد نمودی و امنیت در سایه اهل بیت را برایمان به ارث گذاردی.

@vaadiasalam

داستان یک مدافع حرم ۳...
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : دلنوشته, نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 203 تاريخ : دوشنبه 6 آذر 1396 ساعت: 23:13