داستان یک مدافع حرم ۳

ساخت وبلاگ
  با سلام و عرض درود بر روان پاک شهدا علی‌الخوص شهدای مدافع حرم مطلبی خواستم به عرض شما سروران گرامی برسانم متاسفانه دیگر در این وبلاگ دیگر نمی شود مطلبی گذشته شود ظرفیت پیام محدود شده است و نمی شود ک داستان یک مدافع حرم ۳...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 171 تاريخ : يکشنبه 16 آذر 1399 ساعت: 16:41


..و صحبتم با حضرت امام خامنه ای: 
آقا جان اگر صدبار دیگر متولد شوم
برای اسلام و مسلمین جان میدهم.
 @Agamahmoodreza
داستان یک مدافع حرم ۳...
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 297 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 22:49

تاسوعای سال ٩٢ بود▪️، بهمون خبر دادند، بچه های  مقاومت، عملیاتی وسیعی تو منطقه زینبیه، اطراف منطقه  حجیره، کردند  تروریستها  رو سه کیلومتری از اطراف  حرم مطهر خانم زینب (س) ، دور کردن. صبح زود رفتیم داستان یک مدافع حرم ۳...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 287 تاريخ : چهارشنبه 4 ارديبهشت 1398 ساعت: 4:54

نماز جماعت به نقل از همرزم شهید عبدالرضا مانند  دوست و برادرم بود .در سوریه با هم بودیم.هنگام شهادت هم کنارش بودم با صدای خوشی که داشت حتما باید اذان میگفت و همهء نیروهای حزب الله و سوری و فاطمیون را داستان یک مدافع حرم ۳...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 272 تاريخ : چهارشنبه 4 ارديبهشت 1398 ساعت: 4:54

خاطره همسر شهید: یکی از تفریح های ما حضور در گلزار شهدا بود . بین قطعه ها قدم می زد و سن شهدا را نگاه می کرد  یک بار بهش گفتم : محمد ما که بمیریم چون من از دختر شهید هستم من را قطعه خانواده شهدا دفن داستان یک مدافع حرم ۳...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 249 تاريخ : چهارشنبه 4 ارديبهشت 1398 ساعت: 4:54

من و حامد از بچگی به واسطه همکار بودن پدرهامان باهم دوست بودیم ;اما همکار شدن خود ما باهم و هم سرویس شدنمان به تحکیم این دوستی و تبدیلش به رفاقت بیشتر کمک کرد. من و حامد چند مأموریت داخلی باهم بودیم. داستان یک مدافع حرم ۳...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 243 تاريخ : چهارشنبه 4 ارديبهشت 1398 ساعت: 4:54

خاطره یک سرباز ... تابستون بود و من سرباز بودم. تو تیپ ۲۱ امام رضا (ع). جلوی اکثر گردانها تو تیپ یه باغچه هست که معمولا سبزی توش میکارن. سبزی های جلوی گردان تخریب خیلی تازه و خوب بود. قبل نهار رفتم ک داستان یک مدافع حرم ۳...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 254 تاريخ : چهارشنبه 4 ارديبهشت 1398 ساعت: 4:54

از این اخلاق روح‌الله خیلی خوشم میومد. هیچ وقت قسم نمی‌خورد.  برای تاکید روی حرفش، فقط می‌گفت: « راست میگم » به نقل از: یکی از دوستان شهید مدافع حرم  شهید روح الله قربانی شهادت خوب است ولی تقوا بهتر داستان یک مدافع حرم ۳...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 263 تاريخ : چهارشنبه 4 ارديبهشت 1398 ساعت: 4:54

به نقل ازدوست شهید:شهیدعلاقه زیادی به شهیداحمدمشلب داشت علی دوماه قبل ازشهادتش این طورتعریف کرد:یه شب درخواب دوست شهیدم رادیدم ازاوپرسیدم شماشهیداحمدمشلب هستی؟گفت بله گفتم درخواستی دارم اینکه اسم من داستان یک مدافع حرم ۳...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 262 تاريخ : چهارشنبه 4 ارديبهشت 1398 ساعت: 4:54

شهید مدافع حرم محمد علی خادمی عشق حضرت زینب(س) از همان روزهایی که هیچ خبری از جنگ در سوریه نمایان نبود در وجودش شعله  می کشید.خواب هایی که می دید و عشقی که به نام زینب برای نام گذاری دخترش داشت نشانی داستان یک مدافع حرم ۳...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 246 تاريخ : چهارشنبه 4 ارديبهشت 1398 ساعت: 4:54