روایتى از سردار شهید مدافع حرم جواد محمدى

ساخت وبلاگ


بسم رب الشهداء و الصدیقین

"کنار قدم‌های جابر سوی نینوا رهسپاریم، ستون‌های این جاده را ما به شوق حرم می‌شماریم؛ (بخش هجدهم)، با معرفت" ...

تو سفر  اربعین برا استراحت شب، رفتیم تو یه  موکب برا خواب.

متوجه شد یه نوجوان ۱۷ ساله که اهل زنجان بود رفیقاش را گم کرده ...

آوردش تو جمع خودمون و به همه گفت: "این آقا مهرداد از این به بعد رفیق ماست تا رفیقاشو پیدا کنه و ما نمیذاریم تنها بمونه" ...

قربون مرام و معرفتت رفیق

 @labbaykeyazeinab

داستان یک مدافع حرم ۳...
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 199 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 13:07