انگار مى دانست روزهاى آخرش است

ساخت وبلاگ


شهید مدافع حرم مصطفى صدرزاده (سیدابراهیم) به روایت شهید مدافع حرم مرتضى عطایى (ابوعلى)؛

بسم رب الشهداء و الصدیقین

"پرچم عباس [ع] تا بالاست در شهر دمشق، سینه چاکانِ حرم آسوده‌تر می‌ایستند؛ (بخش هفتم)، قرائت زیارت عاشوراء" ...

همیشه عادت داشت زیارت عاشوراء را آرام بخواند. اما روزهاى آخر زیارت عاشوراء را با صداى بلند مى خواند. انگار مى دانست روزهاى آخرش است.

دو روز قبل از شهادتش با هم توى ماشین نشسته بودیم. محرم بود و یک مداحى از جواد مقدم گذاشته بود. روضه رسید به اینجا که ان شاءالله تاسوعا پیش عباسم.

سیدابراهیم هم سرش را تکان داد و با لبخند، نرم زد روى سینه اش و گفت "ان شاءالله تاسوعا پیش عباسم."

‏ @labbaykeyazeinab

داستان یک مدافع حرم ۳...
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : انگار,دانست,روزهاى, نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 174 تاريخ : شنبه 8 مهر 1396 ساعت: 15:59