بسم رب الشهداء و الصدیقین
بسیار "صبور" و "مهربان" بود، حتی اگر کسی برخورد بد و تندی با او می کرد در پاسخش فقط سکوت می نمود و سرش را به زیر می انداخت.
تأکید می کرد ناسزا نگوییم.
می گفت: "ناسزا نباید بر زبان مسلمان جاری بشود". خیلی از این کار بدش می آمد. حتی در حق دشمن تکفیری هم دعا می کرد و به آنها ناسزا نمی گفت. دعا می کرد اگر اهل هدایت هستند خداوند راه را برایشان باز کند.
@labbaykeyazeinab
داستان یک مدافع حرم ۳...
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید
برچسب : مدافع,داوود,نریمیسا,روایت,خواهر,گرامى, نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 186 تاريخ : شنبه 1 مهر 1396 ساعت: 17:26