شهید مدافع حرم عباس دانشگر به روایت سردار اباذرى

ساخت وبلاگ

بسم رب الشهداء و الصدیقین

"ما مدّعیان صف اول بودیم، از آخر مجلس شهدا را چیدند، مراقبت از چشم" ...

سه سال است عباس شب و روز با من است. همه می‌دانند عباس این اواخر نامزد کرده بود. برای منی که فرماندهش بودم باور کردنی نبود اما عباس تا به حالا یک نامحرم ندیده بود.

اولین نامحرمی که حتی ایشان را هم درست ندید دختر عمویش بود که نامزدش شد.

روزی که برای مراسم ازدواج رفته بود پرسیدم دختر عمویت را دیدی؟ گفت: نه واقعاً؟! عباس خانه عمو رفت و آمد داشت ولی دختر عمویش را ندیده بود. چنین آدمی هست که شهید می‌شود. شهید یعنی مراقب چشمش هست. بعد که نامزد کرد گفتم تو از آن هایی هستی که خیلی عاشق پیشه می‌شوی چون اولین نامحرمی که دیدی همسرت است.

صفحه ٢١

ادامه دارد ...

✍️ برگرفته از مجموعه منش شهدا

داستان یک مدافع حرم ۳...
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : مدافع,دانشگر,روایت,سردار,اباذرى, نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 220 تاريخ : يکشنبه 12 شهريور 1396 ساعت: 22:21