سیدم یک اخلاق خاصی داشت که خیلی خیلی به محرم و نامحرم اهمیت میداد، طوری که وقتی مناسبتهایى که حرم آقا جان [آقا علی بن موسى الرضا«ع»] خیلی شلوغ میشد نمیرفت حرم که بهجای ثواب گناه مى کنیم.
یادم هست که یک سال شب قدر با هم که به حرم مشرف شدیم نزدیک نرفت، با هم رفتیم به زیرگذر کنار یک موتور سیکلت که پارک شده بود، گفت بنشین اینجا با هم دعای جوشن بخوانیم.
اون جوشن ... اون دعا چه قدر زیبا بود ... با صدای گریه های ارام سیدم ...
و خیلی به حجاب حساس بود به من و خواهرانشون میگفت ببینید جهاد شما خیلی سخت تر از جهاد ماست، مراقب چادر مادرمان باشید.
@labbaykeyazeinab
داستان یک مدافع حرم ۳...
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 203 تاريخ : جمعه 23 تير 1396 ساعت: 21:32