سنگ صبورم امیدم وصال توست

ساخت وبلاگ

اولین افطاری مشرک

باوجود کار سنگینی که داشت اما دلیل نمیشد که روزه هایش را به بهانه گرماو عطش و سختی کارش نگیرد..

میگفت روزه داری توی این روزا من رو به یاد تشنه لبان کربلا می اندازد و فراموش نمیکنم برای اسلام چه خونها که ریخته نشده این عطش،عین لذت است در رکاب امام حسین(ع) بودن

اولین ماه رمضان مشترکمون بود بعداز خوردن سحری قرآن رو باز میکرد وبااون صدای دلنشین و گرمش فضای خونه رو عرفانی میکرد صدای اذان که از گلدسته های مسجد بلند میشد آماده میشدیم برای رفتن به مسجدو خواندن نماز صبح به جماعت...

نمازهایمان راتاجایی که امکان داشت به جماعت میخوندیم

اذان مغرب و عشا بود.... از مسجد برگشتیم به اصرا  من افطار آمده بود خونه....سفره افطار رو آماده کرده بودم..

چشمش به سفره افطار که افتاد با ذوق گفت خانم جمع کن بریم..

گیج نگاهش کردم وگفتم بیا افطار کن بعد هرجا شماخواستید میریم

خندیدوگفت نه شما بساط افطار روجمع کن یه لقمه نون و پنیر بگیر بریم یه جای باصفا افطار کنیم...

میدونستم اون جای،باصفا جایی نیست جز کنار عموی شهیدش و گلزار شهدا...

خندیدو گفت دوست دارم اولین افطار امسال رو باشما کنار شهدا باشیم

شد اولین افطار مشترک کنار قبور  دلدادگان عشق

همسفر خوب لحظهایم دوسال است روزه هایم را با اشک و یک دنیا،دلتنگی کنار معبدگاه پاک تو باز میکنم 

سنگ صبورم امیدم وصال توست 

حالِ غربیبِ دلِ تنگِ مرا در لحظای نابت کنار اربابمان دریاب خوب من...

راوی

همسر شهید

بیاد شهید مدافع حرم

قهرمان ورزشکار محمد کاظم توفیقی

@shahid_pejman_tofighi

داستان یک مدافع حرم ۳...
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 203 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 20:32