اولین سال تولدت را بدون حضور پدر عزیزت جشن می‌گیریم...

ساخت وبلاگ

تولدت مبارک احمد جان!

یک ساله شدی احمد جان

روزی که پدرت رفت دو ماه بیشتر نداشتی، چه زود و چه سخت گذشت این ده ماه 

اولین سال تولدت را بدون حضور پدر عزیزت جشن می‌گیریم...

جشن که چه عرض کنم ...

این روزها جای جای کشور عزیزمان بوی جنگ و دفاع مقدس را می‌دهد و در سر در خانه‌ها دوباره عکس و تمثال شهداست که خودنمایی می‌کند.

شهدایی که برای دفاع از حریم انقلاب اسلامی به آنسوی مرزها رفته و با جان خود، به دفاعی مقدس پرداخته‌اند.

پدر تو نیز، جان خود را در کف دست گذاشته و برای دفاع به سوریه رفت. تو و محمد را به خدای مهدی(عج) سپرد و در این راه و هدف عظیم به شهادت رسید.

امروز جشن تولد یک سالگی تو را در حالی جشن می‌گیریم که پدر عزیزت حاج حمید، مهمان امام حسین(ع) و حضرت زهرا(س) است.

حالا دیگر تو باید بزرگ شوی و ادامه دهنده‌ی راه پدر عزیزت باشی. باید دست در دست محمد به وصیت‌های پدر عمل کرده و شما دو سرباز ولایت باشید همچون پدر.

احمد جان پدرت توصیه کرده زندگی کنید برای امام زمان(عج) ...

امروز تو و محمد مرد خانه هستید و مادر گرامیتان کاری زینبی می‌کند تا شماها آنگونه که پدر می‌خواست و آرزو داشت پرورش بیابید.

بزرگ شو احمد جان.

 تو ادامه دهنده‌ی راه پدر عزیزت هستی.

بزرگ شو و خاری شو در چشم دشمنان اسلام و انقلاب که چشم طمع به آن دارند...

وظیفه ما نیز سنگین تر شده، باید تلاشمان را بیشتر کنیم و خون پدر تو و سایر مدافعان حریم انقلاب اسلامی را پاس بداریم.

و بدانیم که آسایش امروزمان به برکت جانفشانی پدران شما و  نداشتن نعمت سایه‌ی پدری برسرتان است.

الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم

داستان یک مدافع حرم ۳...
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 209 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 4:34