گفتگو با همسر شهید فیروز حمیدی زاده ۲

ساخت وبلاگ

خبر شهادت همسرتون رو چطوری به شما رسوندند؟

روز شهادت ایشان دلم خیلی آشوب بود، برادرم آن زمان برای انتخابات مجلس ثبت نام کرده بودند به من زنگ زدند و گفتند می خواهیم به همراه اقوام بیایم خونه شما جلسه بزاریم، همان روز از سپاه و چند نفر دیگه از دوستان تماس گرفتند آنها هم گفتند میخوایم بیایم خانه شما، با خودم فکر می کردم چه خبر شده که همه می خواهند بیایند خانه ما، کسانی که آمدند همه از دوستان همسرم بودند. اول به من گفتند آقا فیروز جانباز شده، بعد گفتم من را پیش همسرم ببرید، دیدم خونه کم کم خیلی شلوغ شد و همه داشتند گریه می کردند بعد یکی از دوستان شهید گفت راستش آقا فیروز شهید شدند همان جا متوجه شدم شهید بالاخره به آرزویش رسید.

همان شبی که شهید شده بود و قبل از اینکه به من اطلاع دهند آقا فیروز شهید شده، من خوابش را دیدم. در خواب دیدم که همسرم از سوریه برگشته بود و فقط لبخند می زند و چیزی نمی گفت. روز بعد اینقد خوشحال بودم که تمام خانه را مرتب کردم و چون نوبل الزهرا آزاد شده بود احتمال می دادم از سوریه برگردد ولی متاسفانه یا خوشبختانه چند روز بعد خبر شهادت همسرم را آوردند.

آیا بعد از شهادت شهید، به مشکلی در زندگی برخوردید؟

پسر دومم هنوز به آن درک نرسیده که پدرش شهید شده و بارها ازم می پرسه بابام کی میاد و همیشه بهونه باباش رو می گیره. در ایام عید که بچه ها با پدراشون برای عیدی خانه ما می آمدند از من می پرسید پس بابای من کی برمیگرده؟

این گونه مسائل برای ما ناراحت کننده است.

سختی های ما یک لحظه از سختی های حضرت زینب سلام الله علیها و حضرت رقیه سلام الله علیها نیست و در شهر اینقدر به ما احترام می گذارند که نمی توانیم بگوییم مشکل داریم.

چه درخواستی از مسئولین دارید؟

دیدار حضرت آقا. فقط همین.

ان شاءالله به حق شهید عزیزتون به زودی مسئولین مربوطه، ترتیب یک دیدار رو بدن و شما خواهر بزرگوار به آرزوتون برسید و دیدار رویِ مثلِ ماهِ حضرت آقا قسمتتون بشه ان شاءالله.

و اما صحبت پایانی شما همسرِ صبورِ شهید حمیدی زاده؟

این همه جوان شهید شدند، خیلی ها بی پدر شدند و خیلی ها همسرانشان را از دست دادند. از همه می خواهم به خاطر شهدا امر  به معرف و نهی از منکر کنند و حجابشان را رعایت کنند. آخرین دعایم هم ظهور آقا امام زمان (عج) است.

خیلی از شما بزرگوار سپاسگزاریم که ما رو با زندگی شهداییتون آشنا کردید. ان شاء الله سبک زندگی شهدایی و راه و رسمش رو توی زندگی مون پیاده کنیم.

خواهش میکنم ان شاء الله همیشه سیره شهدایی داشته باشیم و در رکاب آقا سربازی کنیم تا شهادت ان شاء الله

داستان یک مدافع حرم ۳...
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 139 تاريخ : سه شنبه 19 ارديبهشت 1396 ساعت: 11:22