زهرا؛ دختر شهید زائرشاه قهرمان بیادعا دلش هنوز هم گرم بودن بابا جمشید است. بابایی مهربان که رفتنش برای همه درس بود و برای فاطمه افتخار. زهرا این روزها هر کجا که پا میگذار نگاهش به عکس بابا گره میخورد. چرا که در و دیوار محله کوچکشان مزین به عکس شهدای مدافع حرم شده است. امروز همه مردم شهر از رشادتهای شهدای مدافع میگویند و دنیا مات و مبهوت حماسه آفرینی آنهاست. حماسهای که پایههای کاخ استکبار را به لرزه در آورد و نام داعش را برای همیشه به زبالهدان تاریخ انداخت. حالا زهرا از اینکه دختر یک شهید مدافع حرم است به خود افتخار میکند و نام بابا را با غرور به زبان جاری میکند. بابایی که به حکم آیه قرآن زنده است و هیچوقت او را تنها نمیگذارد. زهرا هر روز گرد و غبار از قاب عکس بابا میزداید و با او پیمانی دوباره میبندد و قول میدهد تا زنده است مثل او رزمنده و مدافع باشد و اگر افتخار مدافع حرم زینب(س) نصیب بابا شد، او هم مدافع حجاب زینبی باشد و راه پدر شهید و به خون خفتهاش را ادامه بدهد. آری این روزها بابا در کنار زهرا نیست که پای تمرینهای علوم و ریاضیاش بنشیند و در درسها به او کمک کند. ولی او یک درس را خوب به دختر و همه بچههای شهر یاد داد. او به همه آنها آموخت که میتوان آرام و بیادعا بود ولی قهرمان روزگار., ...ادامه مطلب
کلنا بِفِداٰڪِ یاٰ زَیْنَبُـــــ سَلامٌاللہ علیھا ڪُلّٰناٰ عَبّاٰسُڪِ یاٰ زَیْنَبُـــ سَلامٌالله علیھا وسط روضه بلند شد با گریه می گفت؛ «آنگونه می کُشند که از یک زن حتی نشان قبر هم نمی ماند ...» این داغ بر غیرت مردانه اش سنگین بود. رفت و دیگر برنگشت. شهید مدافع حرم جاویدالاثر ابراهیم عشریه "مُجاٰوِراٰنِ ڪَریٖمِہ ... مُداٰفِعاٰنِ عَقیٰلِہ" https://t.me/joinchat/C9nfRDyiUT9Ge3dS7KO61g شھداے مدافع حرم قم, ...ادامه مطلب
خاطرات شهید مصطفی صدرزاده خاطرات علی اکبر فرهنگیان( شاعر آئینی و دوست شهید) بخش اول با شهید صدر زاده هم هجره بودیم. حدودا یازده سال پیش بود که با شهید صدر زاده مرحوم حاج مهدی ضیایی و لقمان یداللهی و شهید سید رضا بطحایی که چند سال پیش توسط داعش در نزدیکی سامرا به شهادت رسید هم هجره بودیم و فقط من وآقای یداللهی جا موندیم. خوشحالم که رفیق هایمان عاقبت به خیر شدند و سرنوشت خوبی داشتند. بخش دوم ( حاجی از من آخوند در نمیاد) من 2 سال از مصطفی بزرگتر بودم و سید تازه وارد حوزه شده بود و با او صرف ساده را تمرین میکردم. مباحث را خیلی خوب متوجه نشده بود ناگهان قاطی ک,مردان بی ادعا,مردان بي ادعا,مردان بی ادعا دانسفهان,متن کجایند مردان بی ادعا آهنگران,نوحه اهنگران کجایند مردان بی ادعا,کجایند مردان بی ادعا,کجایند مردان بی ادعا آهنگران,کجایند مردان بی ادعا دانلود,کجایند مردان بی ادعا mp3,کجایید مردان بی ادعا ...ادامه مطلب
دیر آمد و زود رفت سیفی، دوست شهید من و سجاد از همان سال 1381که نوجوان بود و جذب برنامههای بسیج دانشآموزی شده بود با هم آشنا شدیم. یک نوجوان محجوب و کمحرف اما سرشار از انرژی. بسیار بامحبت و مهربان بود. از آنجایی که سجاد بسیار باانرژی بود و به لحاظ زمان زیادی که در مسجد، پایگاه و هیئت میگذاشت در قسمتهای مختلف پایگاه بکارگیری شد. سجاد در بخشهای اردویی و فرهنگی فعال بود. یکی از فعالان و برگزارکنندگان اردوی راهیان نور بود. سجاد برای آموزش راپل به بچههای پایگاه زحمات زیادی کشید. بچهها خیلی خاطرات خوشی از این آموزشها دارند. سجاد مسئول عملیات پا, ...ادامه مطلب