داستان یک مدافع حرم ۳

متن مرتبط با «محمود» در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ نوشته شده است

با تلاش محمود رضا و دوستاش، امن شده بود

  • تاسوعای سال ٩٢ بود▪️، بهمون خبر دادند، بچه های  مقاومت، عملیاتی وسیعی تو منطقه زینبیه، اطراف منطقه  حجیره، کردند  تروریستها  رو سه کیلومتری از اطراف  حرم مطهر خانم زینب (س) ، دور کردن. صبح زود رفتیم , ...ادامه مطلب

  • مادر «بى محمودرضا» بود

  • راوی:احمد رضا بیضایی  برادر شهید محمود رضا بیضایی اواخر آذر ١٣٦٠ بود. یادم هست که زن صاحبخانه میگفت: « بچه را آورده اند خانه.» اما درست یادم نیست چه کسى مرا برد طبقه بالا تا بچه را ببینم.  وارد اتاق, ...ادامه مطلب

  • برای محمودرضا ۱۱

  • ▪احمدرضا بیضائی : محمودرضا، شب عملیات در محور قاسمیه، به دو نفر از همرزمانش مى گوید: "وقتى تهران دانشکده بودیم  [١٠ سال قبل از شروع جنگ در سوریه]، خواب دیده بودم سه نفرى در یک جاى سرسبزى هستیم و یک اتفاق خیلى خوب آنجا براى هر سه ما افتاد. " بعد به آن دو برادر مى گوید: "مواظب خودتان باشید!"  ▪یکى از همسنگرهایش مى گفت:  "وقتى محمودرضا داشت این را مى گفت، ما گوشمان با محمودرضا نبود و مشغول کار خودمان بودیم اما محمودرضا که کنارى نشسته بود یکى دو دقیقه داشت همین حرف را تکرار مى کرد." فرداى آن شب، یکى از آن دو برادر بنام حمزه در حین عملیات از ناحیه پا تیر مى خورد و مجروح مى شود، محمودرضا ساعتى بعد به شهادت مى رسد و نفر سوم هم که شهید "اکبر شهریارى" بود یک روز بعد، در همان منطقه به شهادت مى رسد., ...ادامه مطلب

  • مراسم تولد شهید محمودرضا بیضائی

  • مراسم تولد شهید محمودرضا بیضائی خانواده های شهدای مدافع حرم  هفدهم آذر۹۶,محمودرضا ...ادامه مطلب

  • سالگرد شهادت آقامحمودرضا

  •  ولادت حضرت محمد(ص) پیامبر بزرگ اسلام و امام صادق علیه السلام  به تاریخ قمری در سالگرد شهادت آقامحمودرضا,آقامحمودرضا ...ادامه مطلب

  • محمود عاشق شهادت بود

  • پای صحبت همسر شهید مدافع؛ محمود نریمانی محمود عاشق شهادت بود  هر چند شهادت محمود داغی بزرگ روی دلش گذاشته ولی به خود افتخار می‌کند که شریک زندگی‌اش مردی بوده که حالا یکی از قهرمان‌های بزرگ شهر است و نامش بر در و دیوار شهر به عنوان مدافع حرم حضرت , ...ادامه مطلب

  • تصویری نقاشی شده از چهره شهید محمود هاشمی

  • تصویری نقاشی شده از چهره شهید محمود هاشمی  از مدافعان حرم حضرت زینب(س) در حاشیه کنگره شهدای دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی  و اهداء آن به فرزند شهید هاشمی @Shahid_m_hashemi, ...ادامه مطلب

  • روایتى از شهیدان مدافع حرم محمود مراد اسکندرى و رضا عادلى؛

  • بسم رب الشهداء و الصدیقین "پرچم عباس [ع] تا بالاست در شهر دمشق، سینه چاکانِ حرم آسوده‌تر می‌ایستند؛ (بخش سوم)، پلاک حسینى" ... شیخ نجار که بودیم توی یک سالن اسکان پیدا کردیم. پنجره ها با پلاستیک پوشیده بودند. زیرزمین هم پنجره داشت ولی، نه پنجره ها و نه درب پوشیده بود و سرما بالا می اومد. درب سالن هم روبه روی درب خروج بود و به همت یکی بچه ها یک درب فلزی از طبقه بالا آوردن و نصب کردند ولی کوچک بود,روایتى,شهیدان,مدافع,محمود,اسکندرى,عادلى؛ ...ادامه مطلب

  • محمود جان تشنمه میشه بهم آب بدی...

  • بسم الله قربتا الی الله گفت محمود یکشنبه شهید شد. گفتم خب؟ گفت هفته قبلش دوشنبه اومده بود پادگان ما. تو پادگان که دیدمش رفتم پیشش و بغلش کردم. بعد بهش گفتم محمود حلالم کن! گفت چی رو حلال کنم؟ گفتم یه کم فکر کنی میفهمی. محمود گفت واسه اون آب آوردنا میگی؟ خندیدمو گفتم آره همون شش ماهی رو که واسم آب میاوردی رو میگم. محمود هم با خنده گفت برو دیوونه حلاله حلالت. پرسیدم قضیه آب آوردنا چی بود دیگه؟ گفت آ,محمود,تشنمه,میشه ...ادامه مطلب

  • محمودرضا علی تجلایی را برای ما احیا کرد

  • حاج بهزاد پروین قدس :  محمودرضا علی تجلایی را برای ما احیا کرد، زنده کرد. ما یک شاخصه هایی ،نکته های بارزی در علی (شهید تجلایی)  میبینیم که در خودمان نبود ولی واقعا در محمود میدیدیم. احساس میکردم باید فریاد بزنم در فراق ایشان  ضجه بزنم یا نهیب بزنم بگویم ای مردم این شهید از شهرو کوچه و محله و مسجد ماست. یقینا عمر ما کفاف نمیکند، ولی آیندگان خواهند گفت که محمودرضا بیضائی ها کی بودند و چطور طلوع کردند و چطور غروب ظاهری که ما میبینیم. با عکسهایش حرف میزند. مثلا در سختیها  در آموزش  در سرما و گرما بود در جاهایی فریاد میزند جاهایی با فرزندش کوثر بازی می کند یا در جاهایی مثل مُربیِ استادِ تمام عیا,محمودرضا,علی,تجلایی,برای,احیا,کرد ...ادامه مطلب

  • شهید مدافع حرم محمود رادمهر به روایت همسر گرامى شهید

  • آقا محمود همیشه کم می خورد و کم می خوابید و تا پای جان تلاش می کرد و خستگی براش مفهومی نداشت. اون قدر خسته به خانه میومد که در حالت نشسته خوابش می برد و با اون همه خستگی سعی می کرد به من هم در کارهای کمک کنه که دلم نمیومد و نمیذاشتم. همیشه می گفت: "باید کم بخوری و کم بخوابی و تلاش کنی تا از لحظات عمرت برای اون دنیا ذخیره ای جمع کنی". @labbaykeyazeinab , ...ادامه مطلب

  • محمودرضا از"حرام"شدیدا پرهیز داشت

  • دکتر احمدرضا بیضائی: محمودرضا از"حرام"شدیدا پرهیز داشت چه فعل حرام وچه  مال حرام،ناراحتش میکرد اینو خودم دیده بودم از شنیدن بدگویى هاو اراجیف بدخواهان و حاسدان در موردامام خامنه اى بشدت ناراحت میشد. , ...ادامه مطلب

  • "محمودرضا اطلاعات سیاسی‌اش به روز بود

  • دکتر احمدرضا بیضائی :  محمودرضا ،روزنامه خوان بود و هر روز کیهان را می‌خرید. تبریز هم که چند روزی مهمان می‌آمد، کیهان هر روز را حتما تهیه می‌کرد و می‌خواند. بعد از شهادتش، از همسنگرهایش شنیدم که تهران که بود هر روز یک کیهان عربی و انگلیسی هم می‌خرید و آنرا در اختیار دوستانی که از شیعیان عراق و لبنان, ...ادامه مطلب

  • عیدانه ای با شهید مدافع حرم محمود نریمانی

  • یکی از اقوام به رحمت خدا رفته بود روز تشییع رفت در قبر او خوابید خواهرش رفت جلو وبه او گفت : محمودجان من از شب اول قبر خیلی میترسم برایم نماز لیله الدفن بخوان و زود منو تنها نذار مدتی کنار قبرم بمان. دستش را گذاشت رو سینه اش وگفت : شمادعاکن داداشت به آرزوش برسه قول میدهم شفاعتت کنم. خواهرش گفت: من , ...ادامه مطلب

  • برای محمودرضا ۸

  • برای محمودرضا تورا نمیدانم ... اما من از حالا درهرنقطه از این شهر که قدم میزنم به تمام راه هایی فکر میکنم  که تو در آن ها قدم زده ای؛ به تمام مکان هایی که درآن ها نشسته ای؛ تمام ویترین هایی که آنها را دیده ای؛ به تمام گل هایی که بوییده ای؛ حتی تمام فکرهایی که به آنها اندیشیده ای؛ وبه حال تمامشان غب, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها