داستان یک مدافع حرم ۳

متن مرتبط با «عادلى؛» در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ نوشته شده است

روایتى از شهیدان مدافع حرم محمود مراد اسکندرى و رضا عادلى؛

  • بسم رب الشهداء و الصدیقین "پرچم عباس [ع] تا بالاست در شهر دمشق، سینه چاکانِ حرم آسوده‌تر می‌ایستند؛ (بخش سوم)، پلاک حسینى" ... شیخ نجار که بودیم توی یک سالن اسکان پیدا کردیم. پنجره ها با پلاستیک پوشیده بودند. زیرزمین هم پنجره داشت ولی، نه پنجره ها و نه درب پوشیده بود و سرما بالا می اومد. درب سالن هم روبه روی درب خروج بود و به همت یکی بچه ها یک درب فلزی از طبقه بالا آوردن و نصب کردند ولی کوچک بود,روایتى,شهیدان,مدافع,محمود,اسکندرى,عادلى؛ ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها