داستان یک مدافع حرم ۳

متن مرتبط با «دعا برای ترس از دشمن» در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ نوشته شده است

فرازی از وصیتنامه شهید مجید قربانخانی

  • ..و صحبتم با حضرت امام خامنه ای:  آقا جان اگر صدبار دیگر متولد شوم برای اسلام و مسلمین جان میدهم.  @Agamahmoodreza , ...ادامه مطلب

  • نماز جماعت

  • نماز جماعت به نقل از همرزم شهید عبدالرضا مانند  دوست و برادرم بود .در سوریه با هم بودیم.هنگام شهادت هم کنارش بودم با صدای خوشی که داشت حتما باید اذان میگفت و همهء نیروهای حزب الله و سوری و فاطمیون را, ...ادامه مطلب

  • یکی از تفریح های ما حضور در گلزار شهدا بود

  • خاطره همسر شهید: یکی از تفریح های ما حضور در گلزار شهدا بود . بین قطعه ها قدم می زد و سن شهدا را نگاه می کرد  یک بار بهش گفتم : محمد ما که بمیریم چون من از دختر شهید هستم من را قطعه خانواده شهدا دفن , ...ادامه مطلب

  • خاطره ای از شهید علی زاده اکبر

  • خاطره یک سرباز ... تابستون بود و من سرباز بودم. تو تیپ ۲۱ امام رضا (ع). جلوی اکثر گردانها تو تیپ یه باغچه هست که معمولا سبزی توش میکارن. سبزی های جلوی گردان تخریب خیلی تازه و خوب بود. قبل نهار رفتم ک, ...ادامه مطلب

  • برای تاکید روی حرفش، فقط می‌گفت: « راست میگم »

  • از این اخلاق روح‌الله خیلی خوشم میومد. هیچ وقت قسم نمی‌خورد.  برای تاکید روی حرفش، فقط می‌گفت: « راست میگم » به نقل از: یکی از دوستان شهید مدافع حرم  شهید روح الله قربانی شهادت خوب است ولی تقوا بهتر , ...ادامه مطلب

  • به آرزویی که برایش یک عمر تلاش کرده بود رسید؛

  • شهید مدافع حرم محمد علی خادمی عشق حضرت زینب(س) از همان روزهایی که هیچ خبری از جنگ در سوریه نمایان نبود در وجودش شعله  می کشید.خواب هایی که می دید و عشقی که به نام زینب برای نام گذاری دخترش داشت نشانی, ...ادامه مطلب

  • ازنوشته های شهیداحمدمشلب درفیسبوک

  • ازنوشته های شهیداحمدمشلب درفیسبوک هرگز شخصیتت رابراےکسی عوض نکن  کسےکه ازذات تو خوشش نیامد پس اولایق تونیست @AHMADMASHLAB1995, ...ادامه مطلب

  • همین خوبی هایش بود که از آن یک شهید ساخت

  • اخلاق خوب  اعتقادات مذهبی قلبی اش خیلی زیاد بود، منیتی نداشت بدون اینکه در ظاهر بخواهد به مردم نشان دهد. همش در نهانش بود نه آشکار بلکه فقط بین خودش و خدایش بود.  بدییی اگر در خانواده و دیگران می دید, ...ادامه مطلب

  • برخیز و برایمان ڪمے روضه بخوان ...

  • روضه خـوان  برخیز و برایمان ز داغ مادر ڪمے روضه بخوان ... ذاکراهل بیت شهید حجت اسدی شهادت : ۹۴/۱۲/۲ سوریه  شب شهادت حضرت زهرا (س)  @modafeonharem, ...ادامه مطلب

  • مشکل از من بود تا از پیشش رفتم شهید شد

  • در عملیات آزادسازی مناطق چندین خمپاره سمت ما ریخته میشد ولی هیچکدام آسیبی نمیدیدیم، علیرضا گفت: احمد چرا هر چی میزنن ما هیچیمون نمیشه؟؟!!! از روزی که ما در سوریه با هم هستیم من و تو سالم میمانیم...., ...ادامه مطلب

  • برای آقا جواد مهم بود که به مجالس شادی حلال برود

  • تزئین ماشین عروسی‌مان ؛ طوری بود ڪہ قسمت شیشه‌ی جلو سمت عروس را دسته گل چسبانـده بود و گل ها مـانع دیده شدن من در ماشین بودند. برای آقا جواد مهم بود که به مجالس شادی حلال برود ؛ و مراسم عروسی خودمان, ...ادامه مطلب

  • برای رضای خدا کار کن تا خودش جوابت رو بده

  • با غرولند شاکی بودم که به خاطر کار کنگره باید بعداز ظهرها هم توی پادگان بمانم. گفت: باید به این فکر کنی که داری برای خدا کار می‌کنی!  شهدا همیشه توی جنگ بودن، کاری نکن که سرهنگ و سرگرد ببینه، برای رض, ...ادامه مطلب

  • رسول برای همیشه دوستت دارم

  • آلبوم را برداشتم آمدم به اتاقم یک نگاه دیگر به عکس ها انداختم لباس سرهمی خلبانی که مامان تعریف کرد برای روح الله دوخته بوده توی چند تا از عکس ها دیدم درست چتد صفحه بعد همان لباس با یک اختلاف زمانی تن, ...ادامه مطلب

  • جوان هایی که برای رفتن به حجله خونین دست و پاهاشون رو حنا می بستند

  •  طبق رسوم جبهه، بچه ها حنا درست کرده بودند اون شب برای اولین بار حنابندان عجیبی رو در طول عمرم دیدم جوان هایی که برای رفتن به حجله خونین دست و پاهاشون رو حنا می بستند! یادمه سید میلاد روی دستش با حنا, ...ادامه مطلب

  • قفل دلم به دست شما باز می‌شود

  • شهید رسول خلیلی  ارادت ویژه ای به چهارده معصوم بویژه حضرت زهرا(س)، امام رضا(ع) و امام زمان(عج) داشت بطوری که در ایام زیارتی امام رضا(ع)، در هر جایی که بود، خود را به مشهد می رساند در حد یک شبانه روز , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها