داستان یک مدافع حرم ۳

متن مرتبط با «داشت» در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ نوشته شده است

به زیارت عاشورا انس بسیار داشتند

  • در خانطومان، شانزده اردیبهشت  به شهادت رسید. به نمازاول وقت بسیار پایبند بودند، همیشه در قبال غیبت کردن حتی در موارد بسیار کوچک و ناچیز مقابله می کردند. اهل دروغ نبود و ازین کار بیزار بودند. به زیارت, ...ادامه مطلب

  • مشتاقانِ شهادت باید پشتکار داشته باشند

  • چرا «محمودرضا» از «کوثر» بُرید؟ شهید محمودرضا بیضایی سرباز رشید اسلام و مدافع حرم «محمودرضا بیضایی» شب قدر را برای شهادت, و رسیدن به حضرت دوست انتخاب کرد و سرانجام در روز میلاد پیامبر اکرم(ص) به شهادت, , ...ادامه مطلب

  • می‌خواست هر هفته در خانه‌اش برای امام زمان (عج) برنامه داشته باشد

  • شهید عبدالرضا مجیرى؛ کار هر هفته‌اش بود. نزدیک غروب جمعه که می‌شد، همه را گوشه‌ای از خانه جمع می‌کرد و خودش زیارت آل‌یاسین می‌خواند؛ می‌خواست هر هفته در خانه‌اش برای امام زمان (عج) برنامه داشته باشد., ...ادامه مطلب

  • می خواست در همه ابعاد رشد داشته باشد و تک بعدی نباشد

  • پدر بزرگوار شهید بابک نوری هریس :  واقعیتش ما اصلا بابک را نشناختیم، الان که بابک شهید شده می بینم که پسرم چقدر در انجمن های خیریه فعال بوده، می بینم همه جا او را می شناختند اما انگار فقط ما هنوز او را نشناخته بودیم. بابک کوچکترین پسرم بود، به جز او دو پسر و دو دختر هم دارم. نه اینکه بابک پسرم باشد این را بگویم، نه! بابک یکی از فعال ترین جوان های شهرمان بود.سرشار از زندگی بود و همیشه در برنامه های مختلف پیش قدم بود. اصلا هم تک بعدی نبود و بواسطه سن و سالش جوانی می کرد و از همه قشری هم دوست و رفیق داشت . یعنی هم دوست باشگاهی داشت هم دانشگاهی هم مسجدی و هیئتی. هم از فعالین  هلال احمر بود و هم در بسیج فعال بود، هم در کارهای خیر در بهزیستی شرکت می کرد، حتی بعد از شهادتش من فهمیدم که کارهای ساخ, ...ادامه مطلب

  • ‍ همیشه آرزوی کربلا در دل داشت...

  • کربلا نرفته بود ولی همیشه آرزوی کربلا در دل داشت... خودش را آماده کرده بود اربعین پیاده‌ به کربلا برود... ولی ماموریتش را به کربلا رفتن ترجیح داد... شهید حاج سعید سامانلو @jamondegan, ...ادامه مطلب

  • آقا حجت واقعا درد دین داشت

  • یک روز قبل از اربعین سال 94 بود که پس از 38 روز دوری از آقاحجت برای دیدنش سرازپا نمی شناختیم. پرواز آقاحجت ساعت 6 از نجف به تهران بود.  صدای خنده های مجتبی خانه رو پر کرده بود و همه منتظر رسیدنش بودیم. از چند روز قبل برای آقا حجت هدیه ای تهیه کرده بو, ...ادامه مطلب

  • نوع فن بیان قوی ای که داشت

  • خیلی شلوغ بود  اما جلوی رفقا  یادمه یکجایی نشسته بودیم  رضا )سنجرانی)افتاده بود رو دنده ی شوخی و خاطره گویی  اینقدر با اب و تاب و لذت از خاطراتش میگفت که خیلی ها به جز جمع ما رفقا هم میخ شده بودن به رضا  خنده های شیرینش  با اون لهجه ی ناب مشهدیش  و نوع فن بیان قوی ای که داشت  (البته با تیکه و کنایه های خاص خودش) چنان مجذوبت میکرد که به خودت میومدی میدیدی : عه چقد زمان گذشته, ...ادامه مطلب

  • شهید حمیدی به شجاعت و دلیریِ خاصی شهرت داشت

  • بسم رَبِّ الشُّهَدا شهید محمد حمیدی یکی از شهدای مدافع حرم بود که در مقابله با نیروهای تکفیری به شهادت رسید.  او به ابوزینب معروف بود، در مسیر دمشق درعا در جنوب سوریه بر اثر انفجار مین به کاروان شهدای مدافع حرم پیوست.  شهید حمیدی به شجاعت و دلیریِ خاصی شهرت داشت.  یکی از اطرافیان او نقل کرده است که جایی در حین مبارزه نیروها در حال عقب کشیدن بودند اما شهید حمیدی برعکس همه نیروها، اسلحه خود را بردا,حمیدی,شجاعت,دلیریِ ...ادامه مطلب

  • محمدم خیلی دوست داشت زینب حافظ قرآن شود

  • همسر شهید محمد تقی سالخورده :  محمدم خیلی دوست داشت زینب حافظ قرآن شود. چند روزقبل از رفتنش زینب خیلی شیرین‌زبانی می‌کرد. محمد به من گفت: زینب کم کم همه چیز را تکرار می‌کند. می‌توانی قرآن یادش بدهی؟! محمدم وصیت‌هایش را برای دخترمان روی عکس‌های یادگاری که با هم داشتند نوشت تا برای همیشه بماند.! @Agamahmoodreza ,محمدم,خیلی,دوست,داشت,زینب,حافظ,قرآن,شود ...ادامه مطلب

  • تکنیک خاصی در نصیحت ڪردن داشتند

  • جواد الله ڪرم  متولد : ۶۰/۴/۲  شهادت : ۹۵/۲/۱۹ محل شهادت: خان طومان راوی: همرزم شهید تکنیک خاصی در نصیحت ڪردن داشتند اگر ڪسی رو میخواست نصیحت ڪنه و اشتباهاتش رو به او گوشزد ڪنه، فوری یه جلسه بین بچه ها تشکیل میداد و خطای پیش آمده رو به جمع تذڪر میداد و برای اینکه ظن بچه ها به ڪسی نرود، دقیقا طرف خ, ...ادامه مطلب

  • همیشه آرزو داشتن روے شناسنامه ام مهر شهادت بخورد

  • سلام رفقا عباس آبیارے هستم. ۸دے ماه ۷۰در تهران به دنیا آمدم و از ۲ سالگی با تمام سلاح هاے انفرادے و گروهی با کمک پدر عزیزم آشنایی پیدا کردم  خیلی زیاد روحیه جهادے و مبارزه در راه خدا رو داشتم. ارادت خاصی به شهدا داشتم خصوصا شهید بابایی شهید کشوری  شهید کلهر . همیشه نمازم را اول وقت میخواندم و تا جای, ...ادامه مطلب

  • نماز بیشترین اهمیت رو براش داشت

  • یه روز که رفته بودیم بیمارستان ملاقات حسین آقا ساعت ۲-۳‌بعدازظهر بود که دیدیم تو اتاق پرهستن فامیلهای ما و فامیلهای خانمش تو جمعیت رفتم و با همه سلام و علیک کردم رفتم جلو پیش تخت و با داداشم (حسین آقا)دست دادم و روبوسی کردم بعد اومدم جلوش پیش بقیه وایستادم صدام زد آجی جواب دادم پرسید خاک تیمم آورد, ...ادامه مطلب

  • محمودرضا از"حرام"شدیدا پرهیز داشت

  • دکتر احمدرضا بیضائی: محمودرضا از"حرام"شدیدا پرهیز داشت چه فعل حرام وچه  مال حرام،ناراحتش میکرد اینو خودم دیده بودم از شنیدن بدگویى هاو اراجیف بدخواهان و حاسدان در موردامام خامنه اى بشدت ناراحت میشد. , ...ادامه مطلب

  • بخشی از یادداشت‌های شخصی شهید محمد حسن قاسمی

  • بخشی از یادداشت‌های شخصی شهید محمد حسن قاسمی در سفر زیارتی به مشهد  تابستان ۱۳۹۰: این روزا هیچی کم ندارم. حتی اگر اکسیژن هم بهم ندن احساس کمبود نمی‌کنم. همین که حرم امام رضا هستم من را بس. میگه: بابا بیا بیرون  بازار بگرد و ... .  میگم: بیچاره نمی دونه کجا اومده.  اگر رفتی مشهد و غیر حرم جای دیگری, ...ادامه مطلب

  • محمد حسن یک شخصیت محکمى داشت که مى‌توانستى به او تکیه کنى

  • یک بار با خودم فکر مى‌کردم مهم‌ترین ویژگیى که محمد حسن را از بقیه متمایز می‌کرد اخلاق خوش و شوخ طبعی او بود و اینکه همه را دور هم جمع مى‌کرد و کار راه بینداز بود. روایتى شنیدم از آقا امام صادق علیه‌السلام در فقدان مفضل که چه توصیفات خاصى به کار برده بودند که مختص به اوست و براى هیچ یک از سایر اصحا, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها