داستان یک مدافع حرم ۳

متن مرتبط با «حمیدرضا» در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ نوشته شده است

شهید مدافع حرم حمیدرضا اسداللهى به روایت پدر گرامى شهید

  • عضو هلال احمر بود و زمانی که  زلزله بم پیش آمد هر چند که از لحاظ فیزیکی نحیف بود، می‌گفت می‌خواهم برای کمک بروم. بعد از ۱۲ روز که آمد، از آن روزی که رفته بود نحیف‌تر هم شده بود.  @labbaykeyazeinab,حمیدرضا,اسداللهى ...ادامه مطلب

  • پیام فرمانده کل سپاه در پی شهادت شهید مدافع حرم "حمیدرضا ضیایی"

  • @jamondegan,فرمانده,حمیدرضا ...ادامه مطلب

  • شهید حمیدرضا اسداللهی از زبان مادرش

  • هر وقت امتحان داشت یا از خانه می‌خواست بیرون برود دستم را می‌بوسید و می‌خواست که دعایش کنم. می‌گفت تو دعایت مستجاب می‌شود. خیلی احترام می‌گذاشت. به همه می‌گفت من عاشق مادرم هستم. هر وقت که از خانه بیرون می‌رفت پشت سرش آیت الکرسی می‌خواندم. دلش می‌خواست از او راضی باشم. چون خیلی بچه فعالی بود گاهی , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها