داستان یک مدافع حرم ۳

متن مرتبط با «ارباب» در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ نوشته شده است

عجب شب خوبی رفتی محرم سلام ما رو به ارباب برسون فرمانده

  • خاطره اى از شهید مدافع حرم رضا سنجرانى (کرار) به روایت یکى از دوستان شهید؛ یادم هست، بله یادم هست قبل گرفتن عکس چه قدر گفتی نمیخوام ریا بشه. یادمه گفتی هر چه می کشیم از خودی هاست، شما بسیجی ها پشت رهبری تا پای جان بایستید. هنوز یادم نرفته سرت رو به تابوت شهید عطایی می کوبیدی و از جاماندنت میگفتی.  یادم نرفته و نخواهد رفت میدان تیرهایی که بالای سرم ایستادی و برای زدن به هدف راهنماییم می کردی. عجب ,ارباب,برسون,فرمانده ...ادامه مطلب

  • رو به روی ضریح ارباب و به نیابت ابوعلی سلام میدهم...

  • ارسالی یکی از کاربران قول داده بود برام تربت کربلا بیاره برای منی که هیچ وقت کربلا نرفته بودم،  داشتن تربت، اونم از دست یه مدافع حرم، خیلی خاص بود... که یه دفعه انگار.... باور کردنش سخت بود اصلا باورکردنی نبود ابوعلی شهید شد... توی گروه هم اجازه نمیداند هیچ بگیم فقط همرزمانشون بودند و دلتنگی هاشون... داشتم خفه میشدم، بغض کرده بودم، با هیچ کس هم نمی تونستم صحبت کنم تصمیم گرفتم به خودش متوسل شم، نیت کردم 40 بار سوره ملک رو هدیه کنم به شهید ابوعلی خیلی بامعرفت هستند، حالا من اینجا هستم، رو به روی ضریح ارباب و به نیابت ابوعلی سلام میدهم... نائب الزیاره همهء کا,رو به روی دوربین لبخند بزن,رو به روی خونمون,رو به روی خونمون پنجره ای,رو به روی من علیرضا طلیسچی,رو به روی من طلیسچی,رو به روی,رو به روی تو کیم من,رو به رویای عشق بسته شود,رو به روی ایوون طلای تو,رو به روی من ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها