خاطره یک سرباز ... تابستون بود و من سرباز بودم. تو تیپ ۲۱ امام رضا (ع). جلوی اکثر گردانها تو تیپ یه باغچه هست که معمولا سبزی توش میکارن. سبزی های جلوی گردان تخریب خیلی تازه و خوب بود. قبل نهار رفتم ک, ...ادامه مطلب
همسر شهید مدافع حرم احسان حاجی حتم لو: در مورد حجاب خیلی اذیت میشدند ولی میگفت:مسئله حجاب یک مسئله ریشه ای است که باید از بنیان درست شود.یا وقتی حرفی علیه انقلاب میزدند به شدت ناراحت میشد اما به هیچ وجه واکنش دفعی از خودش نشان نمی داد بیشتر به دنبال جذب دیگران بود.وقتی میآمدیم منزل به ایشان میگفتم:جوابشان را می دادی!میگفت:متاسفانه خیلی ها آقا رو نشناختن و ن, ...ادامه مطلب
اول زیارت بعد نبرد شهید سال قبل، شب قدر، در سوریه بود. در دلنوشتههایش هست که آنجا خواب امام حسین (علیهالسلام) را میبیند که به او میگوید: «تو در شب قدر سال آینده، دیگر نیستی و پیش ما میآیی.» برای همین خود علی انتظار شهادتش را داشت. علی خیلی فعال بود. او برای انجام مأموریت زیاد به سوریه میرفت و بعد از مدت کوتاهی بازمیگشت. ما از کارها و برنامههای او متو, ...ادامه مطلب
جانا ز فراق تــو این محنتِ جان تا ڪِی ؛ دل در غم عشق تــو رسوای جهــان تا ڪی ؟ @lalehaye_zeynabi, ...ادامه مطلب
شیرزنی همانند ام وهب؛ بر سر پیکر فرزندش سوره والعصر را می خواند. می گفت: مرا نزد بی بی زینب(سلاماللهعلیها) رو سفید کردی. شهید مدافع حرم محمد تقی حسینی @Shahidfateh, ...ادامه مطلب
روزپاسدارمبارک نظاماسلامی به پاسداران غیوروشجاعی که مایهعزت واقتدارایرانِاسلامی هستند افتخارمیکند وبه خودمیبالد فدائیانسیدعلی مدافعانحرم @jamondegan, ...ادامه مطلب
برای شهدای مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها که خود را به قافلهی عاشورایی امام حسین علیه السلام رساندند: شد بسته راه تابش چشمان دیگری... بر سینه آمده غم هجران دیگری... لبریز گریهایم که از سمت آسمان... نازل شدهست سورهی باران دیگری... رفتی که باز راه نیفتند بی پناه... با دستهای بسته اسیران دیگری... رفتی که چشم دشت نبیند رها شدهست... در دست باد موی پریشان دیگری... سر دادهای که باز نبینی، به روی نی... رفتهست پیش چشم تو قرآن دیگری... میشد هزار بار فدای مسیر دوست... در پیکر تو بود اگر جان دیگری... میخواستی که سر نگذاری به وقت مرگ... جز دامن حسین به دامان دیگری... در امتداد راه شهیدان کربل...ا دارد حسین فاطمه یاران دیگری... یک لحظه هم سلاح تو روی زمین نماند... دارد حرم همیشه نگهبان دیگری... التماس دعا.الاحقرابوعلی @labbaykeyazeinab, ...ادامه مطلب
بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِوالصِّـدیقیــن زندگینامه شهید شهید مدافع حرم علیرضاجیلان اهل بروجن که در شب شهادت امام رضا علیه السلام در عملیات آزادسازی بوکمال به مقام رفیع شهادت رسید وی به طور داوطلبانه و بسیجیوار مدت زیادی در جهاد فی سبیل الله در سوریه حاضر شد این شهید بزرگوار چند ماه پیش در سوریه بود که خبر فوت مادرش را شنید و به ایران آمد اما به دلیل نیاز به حضورش در جبهه بعد از ۱۰ روز با پدر، همسر و تنها فرزندش وداع کرده و به یاری همرزمانشان شتافت...علیرضا جیلان بروجنی در هشتمین اعزام خود حسینی شد و به عموی شهیدش (علیرضا جیلان) که دقیقا هم نام خودش بود (اسم عموی شهید را بر ایشان گذاشته بودند) و 30 سال پیش در دفاع مقدس در خوزستان آسمانی شده بود پیوست. @Agamahmoodreza, ...ادامه مطلب
وصیت شهید مدافع حرم: فرزندان من را ولایتمدار و پیرو رهبری تربیت کنید دفعه آخری که رفت همه چیز فرق میکرد بیتابیهای فاطمه و مهدی لحظه خداحافظی با پدر قابل تحمل نبود. او رفت و من را با دو فرزند کوچک تنها گذاشت. دنیا محل سختی و امتحان دائم است. سرویس جهاد و مقاومت مشرق - « آیا در زمان حیات شهید خود به این نکته توجه داشتید که آنها از اولیاء الهی به شمار میروند؟ شهیدی که در سوریه، عراق و در هر مکان و زمانی، شهید شده باشد همانند این است که جلوی در حرم امام حسین (علیه السلام) شهید شده است؛ چراکه اگر این شهیدان نبودند، اثری از حرم اهل بیت(ع) نبود.» این سخنان نقل قولی است از فرمایشات حضرت آیت الله خامنهای است در جمع خانوادههای شهدای مدافع حرم که به تنهایی گویای منزلتی است که میتوان برای این شهدا تصور کرد. امروز پای صحبت های همسر شهید برای مخاطبان مشرق نشسته ایم. و ایشان گذری کوتاه از زندگی شان برای ما داشته اند. همسر شهید روایت میکند: من و علی قبل از ازدواج هیچ گونه آشنایی با هم نداشتیم و جالب است که واسطه وصلت بین ما هم شهدا شدند. همسرم قبل از ازدواج با بخش فرهنگی بنیاد شهید همکاری میکرد و از طریق کارمند بنیاد به خانواده ما معرفی شد. وقتی که به خواستگاری آمدند، همان ایام مادرم در خواب دیده بود سه کبوتر روی پشت بام خانه نشستهاند. مادر خواب را این طور تعبیر کرده بود که علیآقا به , ...ادامه مطلب
https://t.me/joinchat/C9nfRDyiUT9Ge3dS7KO61g شھداے مدافع حرم قم,امیرعلی ...ادامه مطلب
https://t.me/joinchat/C9nfRDyiUT9Ge3dS7KO61g شھداے مدافع حرم قم,زینبیون ...ادامه مطلب
روایتى از شهید مدافع حرم احمد حاجیوند الیاسى؛ بسم رب الشهداء و الصدیقین "پرچم عباس [ع] تا بالاست در شهر دمشق، سینه چاکانِ حرم آسودهتر میایستند؛ (بخش هجدهم)، خدمت بىمنت در دستگاه امام حسین [علیه السلام]" ... چایىریز هیئت بود و نوکری میکرد در دستگاه ابا عبدالله الحسین [علیه السلام]. شیخ نجار سوریه هم که بودیم هر صبح چایی رو احمد درست میکرد و برای صبحانه میآورد. بیمنت خدمت میکرد به سپاه حضرت زینب [سلام الله علیها]. خیلی پیگیر برگزاری مراسم بود اونجا و عاقبت مزد عزاداریها و خدمتش رو گرفت. @labbaykeyazeinab, ...ادامه مطلب
خاطره اى از شهید رضا سنجرانى (کرار) به روایت یکى از همرزمان؛ بعد از شهادت ... جواد محمدی [مهدى محمدى مفرد] که، جانشین ابوعلی بود ... برادر رضا کرار جانشین ابوعلی شد ... یک روز منو دید گفت: "سید اگه دیدی من اینجا مردم یعنی بدون تیر و ترکش ... تقصیر ابوعلیه" ... گفتم چه طور؟ ... گفت: "سرشب به آدم دوغ میده همین که خوابت بیاد میگه پاشو بریم سرکشی" ... می گفت: "می رفتیم تا خود صبح راه می رفتیم ... رو,زحمتی,ابوعلی ...ادامه مطلب
سال ها بود مشکلی در زندگی ام وجود داشت، که به هیچ راه حلی برای اون نرسیده بودم، این موضوع استرس و اضطراب فراوانی برای من درست کرده بود. از این ور و اونور، شنیده بودم که متوسل شدن به شهدا باعث میشه که توی زندگی آدم کارگشا باشن، اما بنده توجهی نمی کردم. در حالی که من به شدت ابوعلی رو دوست داشتم و خوب یادمه یک سال پیش در روز شهادت ایشون من چطور با شنیدن خبر شهادتش تو خیابون سرم گیج رفت و به کمک براد,خاطره,کاربران,کانال,مرتضى,عطایى,ابوعلی ...ادامه مطلب